یادداشت های یه خانم مهندس

دهکده خاطره نویسی زندگی یک دختر برنامه نویس مهاجر

یادداشت های یه خانم مهندس

دهکده خاطره نویسی زندگی یک دختر برنامه نویس مهاجر

کسی چه می داند کداممان تنها تریم ؟!

و کسی چه می داند کداممان
تنها تریم ؟!
دختری که سال هاست
کسی را به زندگیش راه نمی دهد 
یا مردی که
برای تجربه ی دوباره ی آن
" بوسه "
تمام دخترانِ شهر را امتحان
می کند ..؟!

ولی میدونی چیه خدای مهربونم؟
من تنهاییمو دوس دارم 
درسته بعضی وقتا مینالم که اِله وبِله 
ولی فهمیدم چقد صبور شدمه 
چقد بزرگ شدمه
مطمئنم اون روزی که از این تنهایی در بیام 
قدر کسی که میاد تو زندگیم رو بیشتر میدونم
میدونم توهم اینقدخوبی که کسی رو میزاری سر راهمون  که قدرمون رو میدونه :))
بله این تنهاییمو دوس دارم 
چون دارم خودمو پیدا میکنم
خودمو میشناسم
دارم به تو میرسم  
نزار گُمت کنم دستمو بگیر خدای مهربونم
نظرات 1 + ارسال نظر
بلاگر سه‌شنبه 5 فروردین 1399 ساعت 11:59 http://tosan35.blogsky.com

دنبال آقایی باش که خانمی را همونقدر که دوسش داره بخواد ، نه یه ذره بیشتر نه یه ذره کمتر!

سلام دوست عزیز
بله امیدوارم همینجور باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد